{{::'controllers.mainSite.MainSmsBankBanner2' | translate}}
مهربانی ات را به دستی ببخش که میدانی با او خواهی ماند وگرنه حسرتی میگذاری بر دلی که دوستت دارد....
تو مي روي و من فقط نگاه مي کنم تعجب نکن که چرا گريه نمي کنم بعد از تو يک عمر فرصت براي گريستن دارم اما براي تماشاي تو همين يک لحظه باقيست
همه میگویند چشمانش رنگارنگ است اما من میگویم چشمانت عسلیست ، نه برای رنگش ...... چون شیرین ترین خاطراتم در چشمانش بود......
تو دریایی و من همش فکر آب... همه چی بجز تو سرابه سراب...
گاهی بر بیقراری هایم میخندم اخر اینهمه بیقراری برای تو که مرا نمی فهمی چه مفهومی دارد...!
منمو تپه ی ته سیگارهایی که قط خودم می فهمم چقدر زیباست... منمو آهنگی که نمی دانم چند بار تکرار شده منمو پاکت خالی... منمو آن فنجان قهوه ی تلخ... منمو خودمو یاد تو..
از من فاصله بگیر هر بار که به من نزدیک می شوی باور می کنم هنوز می شود زندگی را دوست داشت ! از من فاصله بگیر من خسته ام از امیدهای کوتاه!!!
زیباییها را چشم میبیند و مهربانیها را دل چشم فراموش میکند اما دل هرگز پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد
نگاهت هر قدر هم که دور باشد آرامم می کند و آوایی، آمدنت را در گوشم زمزمه چقدر رسیدنت را دوست دارم آغوشم در ازدحام سرمای تنهایی، تنها برای تو هنوز گرم است....
در خواب من دست دیگری را نگیر... حرمت نگه دار لعنتی...
نمی دانم از دلتنگی عاشقم یا از عاشقی دل تنگ........!!!! فقط میدانم با منی بی انکه باشی>>>
سیگاریم کرد با رفتنش ... ان که به قلیون کشیدنم گیر میداد...
یه دریا تو نگاهت هست که من درگیر رویاشم همینجوری نگاهم کن میخوام درگیرِ تــو بــــاشــمـ... .
" دوری " دورت نمی کند... وقتی در امن ترین جای اندیشه ام نشسته ای...
گاهی حــــرف ها وزن ندارد … ریتم ندارد … آهنگ ندارد … اما خوب گوش کن … درد دارند.
قانون سوم نیوتون رو اصلا قبول ندارم !!! . . آخه من عاشقشم اما اون هیچ حسی نداره ...
مهربانی ات را به دستی ببخش که میدانی با او خواهی ماند وگرنه حسرتی میگذاری بر دلی که دوستت دارد....
تو مي روي و من فقط نگاه مي کنم تعجب نکن که چرا گريه نمي کنم بعد از تو يک عمر فرصت براي گريستن دارم اما براي تماشاي تو همين يک لحظه باقيست
همه میگویند چشمانش رنگارنگ است اما من میگویم چشمانت عسلیست ، نه برای رنگش ...... چون شیرین ترین خاطراتم در چشمانش بود......
تو دریایی و من همش فکر آب... همه چی بجز تو سرابه سراب...
گاهی بر بیقراری هایم میخندم اخر اینهمه بیقراری برای تو که مرا نمی فهمی چه مفهومی دارد...!
منمو تپه ی ته سیگارهایی که قط خودم می فهمم چقدر زیباست... منمو آهنگی که نمی دانم چند بار تکرار شده منمو پاکت خالی... منمو آن فنجان قهوه ی تلخ... منمو خودمو یاد تو..
از من فاصله بگیر هر بار که به من نزدیک می شوی باور می کنم هنوز می شود زندگی را دوست داشت ! از من فاصله بگیر من خسته ام از امیدهای کوتاه!!!
زیباییها را چشم میبیند و مهربانیها را دل چشم فراموش میکند اما دل هرگز پس بدان تا زمانی که دل زنده است فراموش نخواهی شد
نگاهت هر قدر هم که دور باشد آرامم می کند و آوایی، آمدنت را در گوشم زمزمه چقدر رسیدنت را دوست دارم آغوشم در ازدحام سرمای تنهایی، تنها برای تو هنوز گرم است....
در خواب من دست دیگری را نگیر... حرمت نگه دار لعنتی...
نمی دانم از دلتنگی عاشقم یا از عاشقی دل تنگ........!!!! فقط میدانم با منی بی انکه باشی>>>
سیگاریم کرد با رفتنش ... ان که به قلیون کشیدنم گیر میداد...
یه دریا تو نگاهت هست که من درگیر رویاشم همینجوری نگاهم کن میخوام درگیرِ تــو بــــاشــمـ... .
" دوری " دورت نمی کند... وقتی در امن ترین جای اندیشه ام نشسته ای...
گاهی حــــرف ها وزن ندارد … ریتم ندارد … آهنگ ندارد … اما خوب گوش کن … درد دارند.
قانون سوم نیوتون رو اصلا قبول ندارم !!! . . آخه من عاشقشم اما اون هیچ حسی نداره ...
{{::'controllers.mainSite.SmsBankNikSmsAllPatern' | translate}}